Currently browsing category

جوکهای فارسی, Page 201

جوکهای فارسی

41

: گويا!!

57

 ميخواسته بره مجلس ختم،‌ چشمش خوب نميبينه،‌ اشتباهي  در خونه همسايه رو ميزنه. از قضا تو اون خونه هم سه تا پسره فيلم …

73

  مي خواسته بره عرق بگيره.  تو راه نيرو انتظامي رو ميبينه، پولا روپرت ميكنه تو جوب!!!

42

. ميگه: آقاي دكتر من يه مشكلي دارم، روم نميشه بگم. دكتره ميگه: عزيزم بگو، مسئله اي نيست. تركه ميگه : آقاي دكتر

58

 و دهن بابا ننه و در و همسايه رو سرويس كرده بوده. خلاصه آخرش مامانش شاكي ميشه ميبردش پيش يه روان شناس كه از …

74

 با خودش ميگه الان اينا ترتيب ما رو ميدن، بگذار يكم خالي ببنديم،‌ بلكن بترسند. شروع مي ك

27

. وارد اتاق كه ميشه، ميبينه يه تفنگ به ديوار آويزونه. مي پرسه: اين واسه چيه؟ رشتيه ميگه: واسه حفظ ناموس! خلاصه يا

43

تركه ميره داروخونه ميگه: آقا بي زحمت 99 تا كان

59

: آقاي دكتر تخمم درد ميكنه ، دكتر دست ميزنه ميگه: الان چه احساسي داري؟ ميگه: دكتر جون دوست دارم ادامه بده!!!

75

: جواد رفتي اونجا افه مفه(!) ياد بگيري ها! ميگه: باشه. ميره شهر و كاراشو ميكنه، وقتي ميخواسته