115
عادت داشته معامله مردم رو ميكنده، تو گونه خودش هم آخرين نمونه باقي مونده بوده، نمي تونستن بكشنش. ميگن: چي كار كنيم؟ …
جوکهای فارسی
عادت داشته معامله مردم رو ميكنده، تو گونه خودش هم آخرين نمونه باقي مونده بوده، نمي تونستن بكشنش. ميگن: چي كار كنيم؟ …
كار، مي بينه دو تا ماشين كميته دارن ميان طرفش. زود خودشو ميزنه به غش. خلاصه
. رشتيه به تركه ميگه: تو چه جوري مردي؟ تركه ميگه: والله من از سرما مردم، تو چه جوري مردي؟ رشتيه ميگه:
: ببخشيد شما دارين چي كار ميكنين؟ ميگن: داريم دوكون
. دكتره بهش ميگه: تنها راه مداواي صداي شما اينه كه خايه هاتونو جراحي كنيم، درآريم. تركه ميگه: نه م
يه يارو داره گشاد گشاد راه ميره. يكيشون ميگه: اين بابا بواسير داره. اون يك
!!
بازمي كنه، بعد از يك هفته ميان درشو تخته مي كنند. رفقاش ازش ميپرسن چرا در مغازت رو بستن؟ ميگه: والله هيچي، ما فقط …
: ببخشيد ساعت چنده؟ يارو ميگه: ده دقيقه به ده. ميگه: ساعت ده بيا بكنمت! بعد هم مي زنه به چاك، افسره
: آقا من پريودم. تركه ميگه :اِِِِا..؟! اتفاقاً من از اسماي خارجي خوشم مياد!!