Currently browsing

Page 209

97

. بهش مي گند: مرتيكه كثافت! گمشو برو تو ماشين، ‌باباتو ميسوزونيم! همين جور كه داشتند مي چپوندنش تو م

96

: اِاِاِه…! بي فرهنگا خودشو ميخورن، پوستشو ميندازن زمين!!!

95

 ميگه: آقاي دكتر من و خانومم بلد نيستيم با هم ازون روابط برقراركنيم! دكتره ميگه:‌ جانم اين كه كاري نداره، (همون مو …

94

 آورده بوده خونه، جندهه همينجوري  كه داشته ساك ميزده، كير تركه رو مثل ميكروفن ميگيره، ميگه: خدايا! تو شاهدي كه اين ظالم

93

: ‌آقا واسه چي اينجا وايستادي؟ تركه ميگه: ‌وايستادم كه وايستادم، اصلاً به تخمم كه و

92

 وايستاده بوده تو صف اتوبوس، ميبينه نفر كناريش يك كتاب كلفت دستشه، روش نوشته فلسفه و منطق. ازش ميپرسه: ببخشيد قربان، اين …

91

: آره ديروز رفتم خونه ديدم يه جفت كفش دم دره، شك كردم. رفتم جلوتر ديدم يه لباس مردونه هم افتاده رو …

90

: آره نميدوني اونقدر شرمنده شدم، اونقدر شرمنده شدم كه نگو! رفيقش ميگه: آخه چرا، چي شده؟ ميگه: پريروز اين

89

زنه ميره دكتر، ‌ميگه: آقاي دكتر من كنار رونم

88

 با پسرش مشغول بوده، پسرش هي جيغ و داد ميكرده كه: آااي! بابا نكن! اااوووخ! درد ميگيره!  قزوينيه شاكي ميشه،‌ ميگه: خفه شو