Currently browsing category

جوکهای فارسی, Page 204

جوکهای فارسی

27

. وارد اتاق كه ميشه، ميبينه يه تفنگ به ديوار آويزونه. مي پرسه: اين واسه چيه؟ رشتيه ميگه: واسه حفظ ناموس! خلاصه يا

43

تركه ميره داروخونه ميگه: آقا بي زحمت 99 تا كان

59

: آقاي دكتر تخمم درد ميكنه ، دكتر دست ميزنه ميگه: الان چه احساسي داري؟ ميگه: دكتر جون دوست دارم ادامه بده!!!

75

: جواد رفتي اونجا افه مفه(!) ياد بگيري ها! ميگه: باشه. ميره شهر و كاراشو ميكنه، وقتي ميخواسته

28

. زنه هم هي ميگفته:  بازم بكن! بازم بكن!  يارو هم ميگه بابا ديگه چقدر ب

44

تركه اسم بچش رو ميگذاره ديويد كاپرفيلد! از&#15

60

. ‌بچه شيره هم گريه كنان ميره پيش باباش ميگه: بابا جون! يكي منو كرد! شيره ميگه: غصه نخور بابا، من دهنشو سرويس …

29

تركه ميره داروخونه ميگه: يه كاندوم كدئين دا&

45

زن رشتيه ميره بالاي پشت بوم لباسا رو پهن كن&#1