126
تركه بچشو كرده بوده، مي گيرند، ميبرنش داد
تركه بچشو كرده بوده، مي گيرند، ميبرنش داد
تركه ميره سلموني، ميگه: جناب اين ريش مارو اص&
رشتيه با تهرانيه تصادف ميكنه. تهرانيه از ما
رشتيه ميره خونه ميبينه زنش با يك نره خري مشغ
رشتيه ميره دكتر، ميگه اقاي دكتر من هشت تا ب&
: خانم جان اين چيه؟ ميگه: بچه ست. ميگه: دوستش داري؟ ميگه: آره خوب، معلومه. ميگه: پس چرا قورتش د
سوار ميشه. تركه برمي گرده به زنه ميگه: مي بخشيد خانم، اسم شما چيه؟ زنه با عشوه ميگه: غنچه! تر
يك بادي از جهت نامساعد از يكي از خانماي مسافر در ميره. راننده تاكسي هم از اون
سر كوچشون، اولين بچه اي كه داشته رد ميشده رو ميكشه كنار، شروع ميكنه به كار خير. بچه هم شروع م