667
يارو عربه (همون كه سري قبل رفت دبي!) ميخواسته 
يارو عربه (همون كه سري قبل رفت دبي!) ميخواسته 
تركه پسرشو ميگذاره دانشكده افسري، رفيقاش &#
يك بابايي كيرش خيلي بزرگ بوده (بزرگ تر ازين ž
تركه ميره مسابقة قرائت قرآن ، شلوار ورزشي م
تركه خودكارش تموم ميشه، ترك تحصيل ميكنه!!!
آخونده داشته ترتيب يك بدبختي رو ميداده، يه&
دختره ميره مهموني، ميبينه دختر و پسر دارن م
تركه دنبال دزد ميكنه، از دزده جلو ميزنه!!! (فر
اصفهانيه ميره پيش ملاي محل واسه پرسيدن مسا&
قزوينيا به برادرزن ميگن: نونِ زير كباب!! (فرس