690
ميخواستن الهي قمشهاي رو ترور كنند، تو سشو&
جوکهای فارسی
ميخواستن الهي قمشهاي رو ترور كنند، تو سشو&
ترکه مادرش مرده بوده، داشته ضجه ميزده و مي
زنه شيون كنان ميره پيش رئيس كلانتري شهرشون
كرده ميخواسته واسه چراغ قوهش باطري بخره، &
يك شب تلوزبون فيلم سينمايي گذاشته بوده، تو
به آبادانيا خبر ميدن كه بابات مرده، ميگه: آخ
يارو داشته تو خيابوناي قزوين قدم ميزده، يه&
قزوينيه مياد تهران بواسيرشو عمل ميكنه، بع&#
تركه بيهوا مياد تو اتاق، خفه ميشه!!!
مزاحمه زنگ ميزنه خونة يك بدبختي، ميگه: بب