Currently browsing author

admin, Page 201

170

تركه ميخواسته خبر شهادت يكي رو به پسرش بده، &

171

قزوينيه مياد خونه، ميگه: خانم يه خبر خوب دار&

172

تركه با كُت وزير شلواري تو خونشون نشسته بو&#15

173

رفيق تركه خيلي خانوم باز بوده، تركه ازش مي&#16

174

تركه مادر پدرشو ميكشه، ازش مي‌پرسن: چرا اين &

175

تركه مي‌ميره، تو اون دنيا بهش ميگن: تو 2344.59 ركعت

176

تركه داشته خاطره تعريف ميكرده، ميگه: ما سال &

177

تركه رستوران ميزنه، رو درش مينويسه: وقت نها&#

178

تركه نشسته بوده كنار جوب، نون خشك ميزده تو &#1