Currently browsing author

admin, Page 178

399

تركه پسرش رو ميفرسته ژيمناستيك، بعد از يه &#16

400

تركه شب دوم عروسي زنش رو ميكشه، ميبرنش دادگ&#

401

تركه شب دوم عروسي زنش رو ميكشه، ميبرنش دادگ&#

402

تركه ميره حرم امام رضا، ميگه:‌ امام رضا قربو&

403

قزوينيه داشته  تو يك خرابه يه پسره رو ميكرد&#1

404

يه شب زن و شوهره ميخواستن با هم حال كنن، بچشو

405

تركه مي خواسته چشماي بچش عسلي شه؛ تخماش روه&#

406

معلمه داشته پاي تخته مسئله حل مي‌كرده، ‌يه&#1

407

دم دروازه قزوين نوشتن: شورت آهني موجود است!  &

408

يارو بارفيقش ميخواستن دو تا سنجاب ناياب ر&#160